راز مومیایی کردن اجساد در مصر باستان فاش شد
تاریخ انتشار: ۱۲ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۲۳۸۰۰
بسیاری فکر میکنند مصریان باستان اجساد مردگان را به این دلیل مومیایی میکردند تا آنها را از گزند فساد و پوسیدگی محفوظ نگه دارند؛ اما ظاهراً قضیه از این قرار نیست. بهنقل از خبرگزاری لایوساینس، نمایشگاه «مومیاییهای طلایی مصر» که قرار است در ژانویه ۲۰۲۳ (دی و بهمن ۱۴۰۱) در موزهی شهر منچستر انگلستان برگزار شود، اطلاعات تازهای از این آیین باستانی پررمزوراز بهدست داده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کمپبل پرایس، موزهدار موزه منچستر، دراینباره اظهار کرد که دانشگاهیان و محققان دوران ویکتوریا (۱۸۳۷ تا ۱۹۰۱)، به این نتیجه نادرست رسیده بودند که مصریان باستان مردگان خود را با همان روشی که برخی از ماهیها را نمکسود میکنند تا برای مدت طولانی نگه دارند، برای دوران طولانی نگهداری میکنند. هرچند در هر دو روش نمک عنصر اصلی محسوب میشود، مدتها است اثبات شده که این فرض کاملاً اشتباه است.
پرایس درادامه افزود فرض این بود که وقتی ماهی را برای خوردن در آینده به این روش نگهداری میکنید، آنچه با بدن انسان انجام میگیرد، باید چیزی شبیه به کاری باشد که با ماهی میشود؛ ولی نمکی که مصریان باستان بهکار میبردند، همان نمکی نبود که سایر مردم برای حفظ صیدهای روزانه خود استفاده میکردند.
درحقیقت، آنچه مصریان باستان استفاده میکردند، مادهی معدنی کاملاً طبیعی به نام ناترون بود که مخلوطی از کربنات سدیم، بیکربنات سدیم، کلرید سدیم و سولفات سدیم است و در نزدیکی بستر دریاچههای نزدیک به رود نیل یافت میشود. این ماده از اجزای ضروری مومیاییکردن اجساد بوده است.
همچنین، میدانیم که ناترون در آیینها و مناسک مذهبی مختلف برای تطهیر معابد و مجسمههای خدایان نیز بهکار میرفته است. همچون آیین مسیحیت که مُر و کندر هدیهای گرانقدر سهمغ به عیسی مسیح است، در تاریخ مصر باستان نیز این گیاهان معطر هدایای مناسبی برای خدایان بودند. حتی کلمهی عود در مصر باستان Senetjer بود که معنای لفظی آن خدایی ساختن است.
هرچند مصریان باستان بهندرت اسرار مومیاییکردن را فاش کردهاند، همواره از علت آن گفتهاند.
بههمیندلیل، سوزاندن عود در معبد مناسب است؛ چون معبد خانهی خدایان است و فضا را پر از معنویت و خدایی میکند. زدن صمغ به اجساد نیز همینطور است و درواقع، با این کار جسد خدایی و به موجودی خدایی تبدیل میشود. بنابراین، این کار لزوما برای نگهداری جسد نیست.
صمغ همان شیرهای است که از گونههای مختلف درختان ریز و خاردار از تیرهی بلسان بهدست میآید. صمغ درخت مُر ازلحاظ تاریخی بهعنوان دارو و عود و عطر بهکار میرفته است. در فرهنگهای باستانی، مُر را اکثراً با پوسکا (نوشیدنی رومیان باستان) یا شراب برای نوشیدن یا بهعنوان مسکّن مخلوط میکردند.
مُر از محترمترین مواد گیاهی در مصر باستان بود و همواره از آن بهعنوان هدیهای گرانبها برای تمام خدایان یاد میشده است. صمغ مُر مرتب بهصورت عود سوزانده میشد و روغن آن نیز یکی از هفت روغن مقدس مصر باستان قلمداد میشود. همچنین، یکی از مواد مهم بهکاررفته در مومیاییکردن روغن مُر بود؛ بههمیندلیل، برخی از مومیاییهای مصر باستان هنوز رایحهای شبیه به مُر دارند.
حضور مُر چنان در تاروپود مردمان باستان تنیده شده بود که در یکی از متون کهن باستانی آمده است: «مرگ همچون عطر مُر جلوِ من است.» همچنین، بنا به اساطیر مصر باستان مُر از عالم زیرین (مردگان) آمده است.
۲۲۷۲۲۷
کد خبر 1702580منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: باستان شناسی مصر مومیایی مصریان باستان مومیایی کردن مصر باستان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۲۳۸۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«بهاربد»؛ جشنی قدیمیتر از بعثتِ زرتشت
پانزدهم اردیبهشت مصادف با جشن «بهاربد» است؛ روزی که هم بهار به نیمه میرسد و هم بنابر روایتی همزمان با بعثت زرتشت است. هرچند در حال حاضر شاید کمتر کسی از این مناسبت خبر داشته باشد.
به گزارش ایسنا، درست پنج روز بعد از جشن «چله نوروز» که البته همین مناسبت هم تنها در برخی نقاط مرکزی کشور از جمله کرمان و شیراز به شکل رسمیتر برگزار میشود، جشن «بهاربد» فرا میرسد؛ مناسبتی کهن که به سختی میتوان رد پای مشخصی از آن حتی در میان مقالات و مطالعات پژوهشگران یافت.
در ایران باستان تقویم بر اساس گاهَنبارها رواج داشته و مردم بر اساس آن آغاز و میانه هر فصل را جشن میگرفتند. جشنهای گاهنباری، ادامه و بازماندهای از نوعی تقویم کهن در ایران باستان است که طول سال خورشیدی را نه به دوازده ماه خورشیدی، بلکه به چهار فصل و چهار و نیم فصل تقسیم کردهاند و هر یک از این بازههای زمانی، نام و جشنی ویژه به همراه داشته است.
در پانزدهم اردیبهشت ماه نیز جشن «بهاربد» و زمان گاهنباری به نام «میدیوزَرِم» به معنای میانه فصل سبز برگزار میشده است. یکی از نکات مهم درباره جشنهای ایرانی، وابستگی آنها با امور کشاورزی بوده است. روندی که از یک سو به کاشت، داشت و برداشت کشاورزان کمک میکرده و از سوی دیگر بهانهای برای شکرگزاری نعمتهای پروردگار از جمله رُستنیهای زمین بوده است.
سال گاهنباری از نخستین روز تابستان آغاز شده و پس از هفت پاره زمانی، یعنی پایان سه فصل و چهار میانه فصل، به آغاز سال بعدی میرسیده است. پایان بهار یا آغاز تابستان مانند دیگر فصلها، دارای جشن گاهنباری نبوده و تنها به عنوان جشن آغاز سال نو به شمار میرفته است.
از سوی دیگر بخشهایی از کتاب زادسپرم (کتابی تألیف شده توسط یکی از پیشوایان زرتشت) به جز اشارههای کوتاهی که به تاریخچه و رویدادهای زمان زرتشت میپردازد، بعثت او به پیامبری را نیز به میانه بهار یا «بهاربد» نسبت میدهد. جشن «بهاربد» که از بزرگترین و مهمترین جشنهای ایرانیان است و حتی پیش از رواج دین زرتشتی در عصر ساسانی نیز برگزار میشده است.
آخرین سند مکتوب از برگزاری جشن «بهاربد» در گزارش کوتاه و مهم ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه آمده است. او در این گزارش به اهتمام فراوان مردم برای برگزاری جشن «بهاربد» اشاره کرده است و همین موضوع بیانگر اهمیت چنین جشنی در ایران باستان است. جشنی که احتمالا برخی بعد از خواندن این گزارش تازه به وجود آن پِی ببرند! درحالی که به نظر میرسد احیای چنین مناسبتهای اصیلی بتواند رد پای مناسبتهای وارداتی را کمرنگتر کند.
پینوشت: در بخشهایی از گزارش از کتاب «جشنهای ایرانی باستان» نوشته محمدحسین موسوی استفاده شده است.